ترس از امر به معروف و نهی از منکرکردن، عیب هست یا نیست؟
حالا مثال عرض کنم. ما یک دوستانی داریم که گاهی اوقات در هر صد حادثه یکی را امر به معروف میکنند. مثلا. یک دوستانی داریم از ده حادثه یکی را امر به معروف میکنند. من به آنها عرض میکردم آقا درست است که امر به معروف در شنونده تاثیر میگذارد. حداقل یک مدت کوتاه. چرا یک مدت کوتاه؟ شما یک حرف خوبی را به یک نفر گفتی و او هم فهمید چرا یک مدت کوتاه اثر می کند؟ به آن کار نداریم. من عرض می کردم این امر به معروف، برای شماها هم هست. اول خودتان را معالجه می کند. تمام دستورات شرعی اینگونه است.
حالا مثال امر به معروف را عرض کردیم. در مثال امر به معروف، امر به معروف خود مرا معالجه میکند. اول مرا معالجه میکند. ببینید اگر من با یک نفر رو در رو باشم و کس دیگری نباشد، راحت تر با او حرف می زنم. اگر دو نفر باشند یک کمی ترس دارد. اگر سه چهار نفر باشند چطور؟ کمی هیکلشان بزرگتر باشد چطور؟ اگر قیافه شان کمی لات باشد چطور؟ بیشتر می ترسم.
حجتالاسلام محمدعلی جاودان از اساتید برجسته اخلاق
اگر من از یک انسان می ترسم او را در جایگاه خدا گذاشتهام
سوال. این ترس عیب هست یا نیست؟ هست یا نیست؟ هست دیگر. این عمق مساله را ببینید. اگر من از یک نفر انسان می ترسم او را در جایگاه خدا گذاشتهام. این خیلی بد است. این خیلی بد است. اگر من از یک انسانی می ترسم این انسان را در جایگاه خدا گذاشته ام. مثال های قبلی را هم عرض کردم. اگر خدایی نکرده خدایی نکرده الان اینجا زلزله شود همه ما می ترسیم یا نه؟ می ترسیم. برای اینکه زلزله را در جایگاه خدا گذاشته ایم. مثلا میگوییم زلزله میتواند مرا بکشد. زلزله کیست؟ من این حرف را نمیگویم. دارم تئوری اش را میگویم. یعنی من هم اگر زلزله بیاید می ترسم.
اگر من به شما امیدوارم شما را در جایگاه خدا گذاشتهام
من هم اگر جمعیت دوتا شود سه تا شود می ترسم. آقا چرا می ترسیم؟ این یک عیب است. چه زمانی مشخص می شود این یک عیب است؟ زمانی که ما را بردند آن طرف. یک روزی آدم را میگذارند در طبق. خوبی ها و بدی هایش را می چینند. آن وقت معلوم میشود. من در سراسر عمرم یک ملیون بار از غیر خدا ترسیدم. مثال عرض میکنم. در تمام عمرم یک بار از خدا نترسیدم. عیب نیست؟ عیب است و عیبش هم عمیق است. من به یک انسانی دل میبندم. حالا انواع دارد دیگر. بچه من است یا دیگری. آدم به بچه اش دلبسته هست یا نه؟ دلبسته است دیگر.
آدمی که پر از ترس، دلبستگی، امیدواری و چیزهای دیگر نیست بارک الله دارد
اگر دلبسته ای و او را در جایگاه خدا گذاشتهای غلط است. مثلا من به شما امیدوارم. اگر من به شما امیدوارم شما را در جایگاه خدا گذاشته ام. ترس، دلبستگی، امیدواری و چیزهای دیگر. تمام اینها که در سراسر زندگی ما پر است. اگر پر نیست بگویید. آدمی که پر از اینها نیست بارک الله دارد. همه اینها نمونههای مختلف و مظاهر مختلفی از شرک است. من مشرکم. نه یک ذره آقا. نه یک ذره. البته شرک خفی است.
اگر با بخلت که از همه راحت تر است مقابله کردی، ترس تو هم می ریزد
آن امر به معروف که در مثال عرض کردم باعث می شود یک ذره ترس من بریزد. خب خیلی خوب است آقا. یک ذره ترس من ریخته یعنی یک ذره از شرک من کم شده است. من می دانم که خدا گفته امر به معروف کن. اگر تکرار کنم دیگر نمیترسم. ترس میریزد. دستور فرمودند که اگر از یک گن وی کر چیزی میترسید خودتان را بیندازید درون آن. اگر از آب می ترسید خودتان را بیندازید درون آن. از هر چه می ترسید خودتان را بیندازید درونش. ترس برطرف می شود. باور کنید آدمی که میترسد به عنوان مثال بیست سانت قد دارد و اگر نترسد صد سانت قد دارد. آدم قد میکشد.
آدمی که بخیل است، پنج سانت قدش هست. اگر تمرین کرد، تمرین کرد برای مقابله و مبارزه با بخلش قد میکشد. اگر در خاطرتان باشد عرض می کردم این راحت ترین ریاضتی است که یک انسان مومن میکشد. گذشتن از پول راحت تر از همه است. اگر آدم از بخل بگذرد، اگر بگذردها، یک مرتبه صد سانت قد می کشد. مثال عرض می کنم ها. عرض کردم آن روزی که آدم را در طبق می گذارند در آیه 10 سوره مبارکه عادیات می فرماید: «وَحُصِّـلَ مَا فی الصُّدور»؛ همه آنچه که در این سینه هست رو میشود. بخل در این سینه است. اگر ترس است، در این سینه است. همه آن عیبها یا بالعکس تمام آن خوبیها در این سینه است. این را بازش میکنند و یک طبق میشود.
اگر با بخلت که از همه راحت تر است مقابله کردی، ترست هم می ریزد
طبق میدانید چیست؟ مثل سینی. سرمایه های آدم در آن دنیا همین هایی است که در سینه هست. آنها را در طبق میگذارند و به همه عالم نشان می دهند. یک خوبی دارد و یک بدی دارد. اگر شما با بخلت که از همه راحت تر است مقابله کردی، ترست هم می ریزد. توی حسادت آدم هم تاثیر می گذارد. در تکبر هم تاثیر می گذارد. همه اینها به برکت برطرف شدن بخل معالجه می شوند. حداقل بعضی نسبتا تا حدودی. عرضمان این بود. تمام دستوراتی که در شرع داده اند، دارویی است برای این دردها.
کلمات کلیدی :
»
نظر